کودکانه

نمی دانم هایم بسیار است

کودکانه

نمی دانم هایم بسیار است

کلید واژه

 

گاهی کلید واژه ها معجزه می کنند 

 

آمیزش

 

واقعا عاشق لحظه ای هستم که  

شیره خرما و ارده به هم می رسند

زیباترین در هم امیزی ها اتفاق میفته 

مسئلتم

 

 

 

«خانم مسئلتم » 

  

شاید بهترین نامی است 

 که می توان برای من درنظر گرفت

بدون فلسفه

زندگی اونطور که می گفتن نیست 

 اونطور که فکر میکردیم هم نبود 

شاید 

فقط یه فرصته

بدون هیچ فلسفه بافی و سخنوری

به خاطر بهار

به خاطر بهار 

به خاطر طبیعت 

به خاطر گل وگیاه و سبزه  

الهی 

همه مریضا رو خوب کن 

همه کسانی که الان رو تخت بیمارستان هستن  

همه کسانی که درد دارن 

الهی 

به فکر همه کسانی باش که تنهان 

کسیو ندارن 

مادر پدرایی که بچه ندارن 

بچه هایی که مادر پدر ندارن 

کسانی که خونه و لونه و اشیونی ندارن 

الهی 

الهی 

الهی 

همه بیمارا خوب بشن 

بیمار منم خوب بشه  

الهی 

الهی 

الهی  

هر کاری میکنی بکن 

فقط

خودمون رو به خودمون واگذار نکن 

ما رو به خودمون واگذار نکن

الهی...

الهی 

الهی 

الهی 

همه عزیزترین ها خوب بشن 

عزیز  من هم خوب بشه! 

الهی 

الهی 

الهی 

زیاد درد نکشن 

نا امید نشن 

قوی باشن 

الهی 

الهی 

الهی   

 همه نازنین ها خوب بشن 

نازنین من هم خوب بشه 

 الهی 

الهی 

الهی 

همه بهترین ها خوب بشن 

بهترین من هم خوب بشه 

الهی 

الهی 

الهی 

 

گذرا بودن

 

 

گذرا بودن احساسات 

 از ارزش اون کم میکنه 

آیا 

اما این بار ...

 

میدانم که روزهای سختی را پشت سر میگذاری  

روزهای آتش و درد و خون   

گویی از انقلاب حرف میزنم 

کاش انقلابی درونت را دگرگون می کرد   

کاش میتوانستی به مانند یه ادم معمولی زندگی کنی  

 

میدانم این روزها هر چه گریه می کنی تمام نمی شود 

این روزها حریف بغض و گریه ات نمی شوی

 

 

دوست داشتن را در تو دیدم 

اوج لذت و قدرت 

و  

نئشگی فرودی دیگر

 

مبارزه برای بودن را در تو دیدم 

تلاش برای زندگی 

و 

امیدی که نمیدانم از کدامین سرچشمه آب میخورد 

 

ترس را در تو دیدم 

لرزش دستانت 

و  

چشمان وحشت زده ای که بی هدف به این سو و آن سو می رود 

  

 

چقد زیاد شناختمت 

و 

چقد زیادتر فهمیدمت 

 

صدای غمگینت را میشنوم 

و 

همه وجودم راغم فرا می گیرد  

 

میدانم 

میدانم 

میدانم 

این نیز به مانندهمه مصائب و مسائل روزگار پایانی دارد 

این نیز به پایان می رسد  

 

اما  

اما 

اما این بار 

.... 

 

 

وحشتناک تر

این فکر که «خدایی وجود نداره» 

واقعا نا امید کننده است 

علمی بودن جهان 

وحشتناک تر از 

دینی بودن اونه 

مچ گیری

خیلی سریع اتفاق افتاد 

نفهمید چی شده!؟ 

فقط داغی صورتش رو حس کرد 

گرما 

و خیسی گلوله های اشک 

به نظر درشت تر از همیشه بود 

گرم تر 

درشت تر 

و  

غیر منتظره تر 

انگار اشک هر چی بزرگتر باشه قشنگ تره 

بغضشو نمی تونست بخوره 

حس بی حسی با بیشترین حس ها 

شایدم با بیشترین دردها 

صدای شکستنشو شنید 

در سکوت   

با فریاد  

بی جنجال 

به رنگ همه گذشته ها 

غافلگیر شده بود 

مچ خودشو گرفته بود 

«من دیگه عجب آدمی هستم» 

آخه مگه میشه؟ ! 

آخه چطور...؟! 

آخه چرا ...؟! 

کیفیت زندگی

 

 کیفیت زندگی

فکر کردن درباره کیفیت زندگی هم جالبه!   

شاخص های تعیین کننده کیفیت زندگی کدام است؟  

منطقه سکونت 

نوع مسکن 

مدل ماشین 

امکانات رفاهی 

چگونگی خوراک و پوشاک 

چگونگی گذران اوقات فراغت 

شغل  

میزان تحصیلات 

رشته تحصیلی 

نوع دانشگاه

تعداد کتاب هایی خوانده شده 

تعداد زبان های غیر مادری آموخته شده 

تعداد مسافرت ها 

چگونگی و نوع سفرها   

میزان شعور 

میزان آگاهی 

میزان فهم و درک از جهان هستی 

 

انتشارات صراط

یادمه  

وقتی سال های ۷۷-۷۸ 

تو انتشارات صراط دیدمتون 

گفتم آقای دکتر 

این سوالات فلسفی  

این چون و چرا ها 

این من از کجا آمده ام ها 

آمدنم بهر چه بود ها 

تمام شدنی نیست 

رهایم نمی کنن 

از طرفی  

هر گاه با خود می اندیشم که پاسخ مناسبی بهر آن یافته ام   

در گذر زمان در می یابم که 

 نه  

همچنان اندر خم یه کوچه ام  

....

شما نیز با لبخندی همیشگی  

و مهربانی مخصوص به خود 

پاسخ دادید: 

باید همین طور باشد 

این سوالات همیشگی است  

بایدباشد 

بایدتداوم یابد 

این سوالات 

این شک ها 

این تلنگرها 

این سوختنها 

اینها دلیل خوبی برای زندگی است 

دلیلی برای زیستن 

بودن  

و البته شدن 

و اکنون  

بعداز اینهمه سال 

من همچنان درگیرم 

در حیرتم :

کیست در گوش که او می شنود آوازم 

یا کدام است سخن می نهد اندر دهنم 

کیست در دیده که از دیده برون می نگرد 

یا چه جان است که گویی منش پیرهنم 

تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی 

یک دم ارام نگیرم 

نفسی دم نزنم  

 

 

 

هم اکنون

 

هم اکنون به لطف الهی 

 

نبوغ درونم عیان گشته  

و 

طرح الهی زندگیم آشکار شده است 

 

ماه شب۱۴

 

نارنجی و نارنجی و نارنجی تر  

فرو رفتن خورشید تخم مرغی 

بی کرانه 

افق 

ارغوانی 

سرخ آتشین 

هاله لاجوردی 

ابی ابی ابی تر 

ماه شب چهارده 

کوه 

مهتاب 

درخت 

پیاده روی در سکوت شب 

شب 

شب 

شب 

 

 

حرف بزن

 

 

گل سرخ زیبا با من حرف بزن