آیا این دنیا بسان دیوانه خانه ای است که لازمه آن دیوانگی است ؟
آیا زندگی مثله یه بازی است که هر کسی که نقشش را بهتر بازی کنه برنده است؟
آیا این دنیا صحنه :
عشق بازی
هنر نمایی
سرگرمی
بازی و بازی
دیوانگی
عقلانیت
جنگ و دعوا
غر و ناله و اعتراض
فلسفه بافی
شعر سازی
فریبکاری است ؟
آیا گفتار نیک ؛ پندار نیک ؛ کردار نیک برای انسان بودن کافی است ؟
آیا انسان بودن برای زندگی کردن کافی است ؟
آیا زندگی کردن برای بودن کافی است ؟
آیا بودن برای هستی کافی است ؟
آیا زن همان انسان است ؟
آیا زن انسان کامل است ؟
آیا زن نصف آدم است ؟
آیا زن از دنده راست آدم است ؟
آیا زن روح دارد ؟
آیا روح جنسیت دارد ؟
آیا زن عقل و شعور دارد ؟
آیا زن احساس دارد ؟
آیا زن حس محض است ؟
آیا زن حق نفس کشیدن دارد ؟
آیا زن حق زندگی دارد ؟
آیا زن حقوق انسانی دارد ؟
آیا زن حق حرف زدن دارد ؟
آیا زن فقط حرف می زند ؟
آیا زن فکر می کند ؟
آیا زن می تواند تجربه کند ؟
آیا زن تجربه دارد ؟
آیا زن خطار است ؟
آیا زن فقط خطا می کند ؟
آیا زن نادان است ؟
آیا زن می تواند دانا باشد ؟
آیا زن زندگی را می فهمد ؟
آیا زن آگاهی دارد ؟
آیا زن می تواند آگاه باشد ؟
آیا زن می تواند کار کند ؟
آیا زن توانایی کار کردن دارد ؟
آیا زن حق کار کردن دارد ؟
آیا زن ضعیف است ؟
آیا زن قدرت دارد ؟
آیا زن می تواند قوی باشد؟
آیا زن می تواند قدرتمند باشد ؟
آیا زن باید فرمانبردار ومنقاد باشد ؟
آیا زن حق سرکشی دارد ؟
آیا زن حق طغیان دارد ؟
آیا زن حق فریاد دارد ؟
آیا زن حق آزادی دارد ؟
آیا زن می تواند آزاد باشد ؟
آیا زن باید باشد ؟
آیا زن توانایی بودن را دارد ؟
آیا زن می تواند نباشد ؟
آیا زن ....؟
زنی که با خودش غریبه شد !
گویی با خود بیگانه بود !
گویی خود را هرگز ندیده بود !
خود را نمی شناخت!
جلوی آیینه ایستاد !
نگاه کرد !
این منم ؟
کیستم؟
این کیست؟
با زن بودن خود انسی نداشت!
هنوز باور نکرده بود!
یعنی زن بودن فقط یک اتفاق است ؟
زن بودن یعنی چه ؟
آیا زن بودن با دختر بودن متفاوت است ؟
چه چیزی زن و دختر را از هم جدا می کند ؟
آیا همه اینها فقط واژه هایی هستند که معنا یافتند برای ارتباط ؟